تاریخ انتشار : دوشنبه 28 آبان 1403 - 14:38
15 بازدید
کد خبر : 9683

«لانه‌‎ی موش‌ها» اثری با پایان‌بندی غیرقابل پیش‌بینی و جذاب

محسن خیمه‌دوز و بهنام حبیبی در نشست نقد و بررسی نمایش «لانه‌ی موش‌ها» با اشاره به پایان‌بندی غیرقابل پیش‌بینی اثر بر قدرت خوانش‌پذیری این اثر از ذهنیت فردی تا ذهنیت جمعی در جهان هستی دتاکید کردند.

به گزارش پایگاه خبری و هنری پیام هنر و به نقل از روابط‌عمومی، نشست نقد و بررسی نمایش «لانه‌ی موش‌ها» به نویسندگی و کارگردانی فرزام بابائی با حضور محسن خیمه‌دوز و بهنام حبیبی، منتقدان تئاتر در عمارت نوفل‌لوشاتو برگزار شد.

فرزام بابائی در ابتدای این نشست گفت: متن چندین و چندبار در طول ۲ سال بازنویسی شد و در بخش‌هایی هم به صورت کارگاهی مورد پرداخت قرار گرفت اما اصل کار تغییری نکرد. ما راوی و ویدیو برای اثر داشتیم که حذف شد. حتی در بخش فرم هم دیالوگ داشتیم که حذف شدند تا فرم پیام را منتقل کند.

خیمه‌دوز بیان کرد: این اثر برای کار اول در این سطح قابل تقدیر است. متن در سبک روایتی سیال ذهن نوشته شده است. خرده روایت‌هایی که به صورت کلاژ کنار هم قرار گرفته است. بحث لانه به معنای محل زندگی و حتی به معنای هایدگری آن یعنی هستی می‌تواند مورد توجه باشد و قدرت خوانش پذیری در متن را از خانه فرد تا هستی در ذهن متبادر می‌کند.

او ادامه داد: به لحاظ اجرا، کار متنوع و طراحی دکور بسیار متناسب با متن و درونمایه است. بازیگران در حد و اندازه نقش هستند و ریتم هم خیلی خوب کار شده است و ما شاهد افت ریتم نبودیم. پایان‌بندی کار نیز برخلاف بسیاری از آثار این چنین بسیار قابل اهمیت است. پایانی غیر قابل پیش‌بینی که در انتها برای مخاطب جذاب است.

این منتقد اظهار کرد: بهتر بود دعوای شخصیت‌ها از تضاد بین تقدیرگرایی جمعی و اگزیستانسیالیست ارادی شکل می‌گرفت و اگر این چنین بود اثر فوق‌العاده درخشان‌تر از چیزی می‌شد که اکنون شاهد آن هستیم.

خیمه‌دوز بیان کرد: لازمان و لامکان بودن اثر کمک می‌کند تا مخاطب به این معنا برسد که کل هستی بی‌معناست، کل هستی لانه موش است و از آنجاکه فرآیند تولید رئال است می‌تواند نشان دهد روند زندگی همه ما همینقدر بی‌معنا است. در واقع کار نوعی رئالیته ابزورد به شمار می‌آید. رئالیته‌ای که همه آن را تجربه می‌کنیم اما معنای آن را نمی‌دانیم.

بهنام حبیبی دیگر منتقد این نشست بیان کرد: تحلیل کار می‌تواند مکتبی باشد. شاخص نمایشنامه شما اکسپرسیونیست است. این ساختار متن و هدف به خوبی دنبال می‌شود. درونمایه آزادی برای من در این کار قابل تامل است اما با این وجود این درونمایه در نهایت دچار افتراق می‌شود. ما در پایان شاهد بازگشتی هستیم که باعث می‌شود شخصیت اصلی به هدف خود دست پیدا نکند.

او ادامه داد: در صنعتی شدن جامعه انسان جزو دیکتاتوری فرادست می‌شود اما در این اثر موش‌ها ذهنیت جویدن پایه‌های قدرت را به نمایش می‌گذارند و با دیکتاتوری همراه نمی‌شوند.

این منتقد بیان کرد: تفاوت دیدگاهی دو شخصیت بسیار ارزشمند است. مرد اول که به دنبال آزادی است و مرد دوم که این سیستم را قبول دارد و تنها به فکر انتقام است. در بحث کارگردانی میزانسن‌ها خیلی خوب انجام شده بود. اما بهتر بود اگر آکساسوار انتهای صحنه کمی جلوتر بود تا میزانسن‌ها گسترده‌تر شود.

حبیبی ادامه داد: بازی‌ها خوب بود. موسیقی کار بسیار مناسب بود که ترس و دلهره را یادآور می‌‎شد. اما در لباس و گریم بر این باورم که می‌شد با گریم به سمت سادگی بیشتری رسید.

پردیس زارع، یکی از بازیگران این نمایش نیز بیان کرد: من با تئاتر فیزیکال شروع کردم و رقص بخشی از این تئاتر است که در نمایش «لانه‌ی موش‌ها» بیشتر مورد توجه قراردارد. این رقص بُعد زنانگی کاراکتر را نشان می‌دهد. این زن نماینده زنان و شاید تمام مردم جامعه است.

او ادامه داد: رابطه‌ بین این زن و مرد، اتفاقاتی که بین آن‌ها می‌افتد و فشاری که تحمل می‌کند همه باید با رقص روایت می‌شد. من همیشه در طراحی رقص به بیان روایت می‌پردازم اما اینجا برای اولین بار روی زنانگی کاراکتر تاکید داشتم.

زارع بیان کرد: همزمان با اجرا ذهنم درگیر چندین مورد است. اول تصمیم خود این زن که آیا بالاخره در مقابل بی‌عدالتی می‌ایستد یا نه؟ رقص این کاراکتر در انتها گویی حس رهایی و آزادی است که به آن دست پیدا می‌کند.

«لانه‌ی موش‌ها» از سیزدهم آبان ساعت ۱۸ در عمارت نوفل‌لوشاتو میزبان مخاطبان است.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 4 در انتظار بررسی : 4 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.